عشق لینوکسی (۱): چسباندن چند فایل PDF
گاهی وقتها هست که در حین کار با کامپیوتر محتاج انجام کاری میشوید که تا به حال تجربه نکردهاید. این کار هر چقدر هم کوچک که باشد، ولی شما شدیدا به انجام آن نیاز دارید! این بار من میخواستم چند فایل PDF را به هم بچسبانم تا وقتی برای پرینت میبرم، اشک متصدی در نیاید 😉
قبلا برنامههایی را برای ویندوز دیده بودم که چنین کاری میکردند، پس شروع به جستجو کردم، ولی با رسیدن به سایت محبوب Linux.com با یک ابزار ساده که اتفاقا روی اسلکورم نصب بود و از وجودش خبر نداشتم آشنا شدم. طبق گفتهی این مقاله تنها کافی بود از دستوری به شکل زیر استفاده کنم:
[bash]
gs -dBATCH -dNOPAUSE -q -sDEVICE=pdfwrite -sOutputFile=finished.pdffile1.pdf file2.pdf
[/bash]
و بله کار برایم به درستی جواب داد، اما در بعضی شرایط نتایج عجیبی در بر داشت! یکی از فایلهایی که میخواستم به بقیه بچسبانم، نوشتههایی با حاشیه رنگی داشت، در حین پروسهی چسباندن، اخطارهایی با همین موضوع دریافت کردم و در okular برنامهی نمایش PDF در KDE هم کادر رنگی نمایش داده میشد ولی خبری از نوشتهها نبود. من هم زیاد به خودم سختی ندادم و بیخیال این نوشتهها شدم، اما بعد از پرینت، دیدم که همه چیز سر جایش است!
بگذریم، بیایید نگاهی به آپشنهای این دستور بیاندازیم:
[bash]
gs
[/bash]
خوب کار این بخش که کاملا معلوم است، برنامهی ghostscript را اجرا میکند.
[bash]
-dBATCH
[/bash]
وقتی که برنامه یک بار فایلها را پردازش کرد، باید بسته شود، اگر این آپشن را وارد نکرده باشید، برنامه همچنان به کارش ادامه میدهد.
[bash]
-dNOPAUSE
[/bash]
ghostscript را مجبور میکند، بدون این که برای تعامل با کاربر pause شود به کارش ادامه دهد.
[bash]
q
[/bash]
از نمایش پیغامها در حین کار برنامه جلوگیری میکند.
[bash]
-sDEVICE=pdfwrite
[/bash]
به ghostscript میفهماند از نویسندهی PDF توکار ghostscript برای تولید فایل استفاده کند.
[bash]
-sOutputFile=finished.pdf
[/bash]
این قابلیت را به دستورمان اضافه میکند که نام فایل خروجی را معین کنیم، در اینجا نام فایل خروجی finished.pdf است.
در ادامهی دستور هم که نام فایلهای pdf مورد نظرتان را وارد میکنید. به نظرم بهتر است برای صرفهجویی در مصرف کیبورد فایلها را در یک پوشهی خالی کپی کرده و در این قسمت به جای نام فایلها یک «*» قرار دهیم 😉
پی نوشت: ناگفته نماند که در لینکی که در بالا گفتم، ابزارهای دیگری نیز معرفی شده است که دیدنشان خالی از لطف نیست!
نصب TeXLive بدون درد و خونریزی!
شاید این مساله انجام کارهای کامپیوتری، آن هم بدون درد و خونریزی، به یک کلیشهی تکراری تبدیل شده باشد. اما اگر شما هم قصد تجربهی LaTeX با زبان فارسی را دارید، و احتمالا ویژگیهای بستهای به اسم xepersian وسوسهتان کرده که آن را در اولویت بستههای فارسی قرار دهید، باید انتخابتان را بکنید! MikTex یا TeXLive. انتخاب احتمالا آسان است، چون MikTex تنها برای ویندوز توسعه داده میشود، ولی، TeXLive روی انواع پلتفرمها قابلیت نصب دارد. خوب حالا حتما میگویید که: ای بابا، اگه بستهها نصبشان به این آسانی است، پس درد و خونریزیای که میگویی کجاست؟
جوابتان از این قرار است که با وجود این که شما میتوانید تک لایو را از روی مخازن یا در مورد اسلکور با اسلکبیلد نصب کنید، اما آپگرید کردن این بستههای نصب شدهتان، وابسته به این میشود که این بستهها روی همان مخازن آپگرید شوند! یعنی مراحل به روز رسانی برای بستهای مثل xepersian با این روش میشود، اول توسعه دهنده بسته، نسخهی آخر را منتشر کند، سپس توزیعی مثل تک لایو، بسته را به آخرین نسخهای که ذکرش رفت آپگرید کند و در آخر توزیعتان، از آخرین نسخه تک لایو بستهای بسازد! حالا فکر میکنید از مرحله اول تا سوم، توسعه دهندهای مثل وفا خلیقی (توسعه دهندهی xepersian ) چند نسخهی به روز رسانی ارائه کرده؟ جواب سنگین است، برای من، ۲۰ نسخه! پس احتمالا حالا، باید اهمیت این به روزرسانی را درک کرده باشید!
خوب حالا چگونه نصبش کنیم؟ با وضع اینترنت ما، به خصوص در هفتههای اخیر، تنها انتخابمان همان iso است که از این لینک قابل دریافت است. حجمی برابر با ۲.۳ گیگابایت انتظارتان را میکشد (البته مزیت این DVD این است که شما میتوانید از آن برای نصب تکلایو روی انواع سیستمها نظیر مک و ویندوز هم استفاده کنید). پس از دانلود بسته را از حالت iso خارج کنید. سلیقه خودتان است، یا میتوانید روی یک فولدر دیگر Mountاش کنید، و یا مثل من خز بازی در آورده و با Ark اکسترکتش کنید. پس از باز کردن بسته به پوشهی مربوطه بروید، و دستور زیر را وارد کنید.
[bash]
sudo ./install-tl
[/bash]
خوب همانطور که پیداست با این کار اسکریپت نصب را فعال کردهاید. و با تایپ یکی دو حرف میتوانید بسته را نصب کنید (البته نه کاملا!). من ترجیح دادم که از محیط گرافیکی نصب استفاده کنم که یک پیشنیاز را باید نصب میکردم تا این محیط که با Perl نوشته شده اجرا شود. این پیشنیاز perl-tk نام دارد که اسلکوریها میتوانند از این اسلکبیلد استفاده کنند.
پس از نصب بستهی ذکر شده، حالا همان دستور قبلی را با یک آپشن اضافی صدا میزنیم:
[bash]
sudo ./install-tl -gui
[/bash]
میتوانید تنظیمات مربوطه را ببینید، و در صورتی که نیاز بود جایی را تغییر دهید. نصب حدود یک ربع ساعت برای من طول کشید. پس از پایان نصب، در متنهایی که روی صفحه نمایش داده میشود (چه در حالتی که از محیط گرافیکی استفاده میکند باشید و چه در ترمینال، این متن را خواهید دید) به شما از بابت نصب تکلایو تبریک گفته میشود، و میخواهد که آدرس مربوط به فرامین تکلایو را به PATH سیستمتان اضافه کنید.
این آدرس برای من از این قرار بود:
[bash]
/usr/localc/texlive/2011/bin/x86_64-linux/
[/bash]
این کار را میتوانید با ویرایش فایل /etc/profile انجام دهید. خوب با خوشم خوشمهای فراوان، از پس نصب تک لایو هم بر آمدیم که خوشبختانه تمام کارهایی که انتظار داشتم را درست انجام داد. حالا شاید بخواهید همین الان آپگرید کنید. برای به روزرسانی، شما از ابزاری به اسم texlive manager استفاده میکنید که با استفاده از یکی از دستورات زیر میتوانید بهشان دسترسی داشته باشید:
[bash]
tlmgr {for text mode}
tlmgr -gui {for graphical mode (recomended)}
[/bash]
آپگرید به آخرین نسخهی تکلایو، حجم زیادی را برای اولین بار طلب میکند. روش جایگزین دیگری در این زمینه وجود دارد که در پست دیگری به آن میپردازم.
نصب و اجرای Anki در اسلکور
این بار نرمافزاری بسیار کوچکتر از قبل، دغدغهی نصب و اجرای یک نرمافزار در محیط اسلکور را برایم فراهم کرد! Anki نرمافزار شبیه ساز محیط فلش کارت را به دلیل خاصیتش، قبل از این میشناختم. ولی با شکست در اجرایش و همچنین نبود فلش کارت مناسب زیاد توجهی بهش نکردم. اما اینبار با ورود فلش کارتهای ایمان، وضع فرق کرد. میدانستم که کاملترین نمونهی این نرمافزارها همین Anki است. از همه جالبتر هم بخش آمار و نمودارهایش بود که بسیار وسوسهام میکرد این نرمافزار را نصب کنم. در ادامه مراحل نصب را مرور میکنیم!
قبل از هر کاری pysetuptools را از اینجا دریافت و نصب کنید. دیگر پیش نیازهای اولیهتان برای نصب اینها هستند:
[bash]
sqlalchemy 0.4.3
simplejson 1.7.3
[/bash]
بستهی دوم (simplejason) را میتوانید با استفاده از Slackbuild موجود در این آدرس نصب کنید. برای SQLAlchamy هم من آخرین نسخهی موجود را نصب کردم! برای این کار کافیست آخرین نسخه را از اینجا دریافت کنید، و Slackbuild نسخه قدیمی را نیز از اینجا بگیرید، حالا فایل Slackbuild را با یک ویرایشگر متن باز کنید، همان اوایل متن مقدار جلوی VERSION را به مقدار دلخواهتان تغییر دهید (برای من چنین چیزی از آب در آمد VERSION=0.7.2 ) حالا اگر میخواهید این نرمافزار قدرت گراف کشیدن داشته باشد به ترتیب باید از پس بستههای زیر هم بر بیایید. (لینک Slackbuildهای مربوطه از این شمارهها قابل دسترسی است: ۱، ۲، ۳، ۴)
[bash]
– python-numpy (numpy)
– python-matplotlib (matplotlib)
[/bash]
برای داشتن چند قابلیت دیگر نظیر ضبط صدا و یا وارد کردن فایل XML هم نیاز به چند پیشنیاز دارید که با استفاده از فایل README موجود در پوشهی Anki میتوانید با آنها آشنا شوید. (من اونها رو تست نکردم، و برای نصب هم نیازی به اونها نداریم).
پس از نصب پیشنیازها آخرین نسخهی Anki را از اینجا دریافت کنید. آن را از حالت فشرده خارج کرده و سپس به مسیر زیر بروید:
[bash]
cd anki-YOUR-VERSION/libanki
[/bash]
لطفا توجه داشته باشید که فایلی با نام setup.py در پوشهی اول Anki هم موجود هست، ولی ما به آن کار نداریم، و عملیات نصب را با setup.py موجود در پوشه libanki انجام میدهیم. برای شروع عملیات نصب دستور زیر را اجرا کنید:
[bash]
python setup.py install
[/bash]
دستور فوق را یا با کاربر root و یا با استفاده از sudo اجرا کنید. پس از پایان عملیات نصب میتوانید برنامه را با دستور anki اجرا کنید. متاسفانه نصاب این برنامه برای anki در منوی KDE هیچ گزینهای اضافه نمیکند، پس باید زحمت این را شما بکشید. ظاهرا الان برنامه درست کار میکند، اما برای دیدن روی بد سکه، سعی کنید فلش کارت جدیدی ایجاد کنید و یا یک فلش کارت به آن اضافه کنید. متاسفانه با اخطار زیر روبرو میشوید:
[bash]
Traceback (most recent call last):
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/ankiqt/ui/main.py», line 953, in onNew
self.deck.initUndo()
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/anki/deck.py», line 3415, in initUndo
(null, ‹delete from %(t)s where rowid = ‹ || new.rowid); end»»» % {‹t›: table})
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/anki/db.py», line 114, in statement
return self.execute(text(sql), kwargs)
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/anki/db.py», line 90, in execute
x = self._session.execute(*a, **ka)
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/SQLAlchemy-0.6.7-py2.6.egg/sqlalchemy/orm/session.py», line 724, in execute
clause, params or {})
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/SQLAlchemy-0.6.7-py2.6.egg/sqlalchemy/engine/base.py», line 1191, in execute
params)
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/SQLAlchemy-0.6.7-py2.6.egg/sqlalchemy/engine/base.py», line 1271, in _execute_clauseelement
return self.__execute_context(context)
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/SQLAlchemy-0.6.7-py2.6.egg/sqlalchemy/engine/base.py», line 1302, in __execute_context
context.parameters[0], context=context)
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/SQLAlchemy-0.6.7-py2.6.egg/sqlalchemy/engine/base.py», line 1401, in _cursor_execute
context)
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/SQLAlchemy-0.6.7-py2.6.egg/sqlalchemy/engine/base.py», line 1394, in _cursor_execute
context)
File «/usr/lib/python2.6/site-packages/SQLAlchemy-0.6.7-py2.6.egg/sqlalchemy/engine/default.py», line 299, in do_execute
cursor.execute(statement, parameters)
sqlalchemy.exc.OperationalError: (OperationalError) cannot create trigger on system table u»ncreate temp trigger
_undo_sqlite_stat2_itnafter insert on sqlite_stat2 beginninsert into undoLog valuesn(null,
‹delete from sqlite_stat2 where rowid = ‹ || new.rowid); end» ()
[/bash]
خوب برنامه به دلایلی (که هنوز هم نفهمیدم چیه!) این اخطار رو از قرار فقط برای جماعت اسلکور کار بر میگرداند! برای حل این مشکل نیز کافیست، برنامه را دوباره استارت کنید و با استفاده از کلید Download موجود در صفحه اصلی، اقدام به بارگذاری یکی از فلشکارتهای مربوط کنید. به طرز عجیبی برنامه پس از آن کاملا درست کار میکند و شما هم میتوانید با استفاده از آن، بر دانستنیهای دائمتان بیافزایید 😛
بازیگوشی سیستم صدای لینوکس!
اینبار مشکل موقعی رونمایی شد که دوست خوبم ایمان امینی، به وعدهی چند ماههاش عمل کرد و تعدادی فلشکارت از دیکشنری تصویری لانگمن برای برنامهی KWordQuiz آماده کرد. مشکل این بود که برنامه قادر به اجرای فایلهای صوتیای که به هر فایل پیوند شده بود نبود و هیچ اخطاری هم بازگردانده نمیشد! (البته ناگفته نمونه که تا قبل از این که ایمان این فلشکارتها رو بهم بده، فکر میکردم که بخش اجرای صدای KWordQuiz باید نتیجهای مثل اتصالش با برنامه espeek داشته باشه که خود به خود متنهای انگلیسی رو بخونه، ولی خوب اینطور نبود و ما از جاهلیت در آمدیم!)
پس از در میان گذاشتن مشکل با ایمان، اولین حدسش همان مشکل همیشگی Alsa (مشکل در پخش هم زمان چند منبع صوتی) بود. برای رفع این مشکل خواست که از PulseAudio استفاده کنم. نصب این برنامه روی اسلکور تنها نیاز به یک وابستگی (برنامه speex) و ساخت دو گروه برای PulseAudio که جزئیاتش در صفحهی مربوط به Slackbuild شرح داده شده دارد.
بعد از نصب و راهاندازی دوباره سیستم، شواهد از این قرار بود که PulseAudio وظیفهی اجرای صداها را بر عهده گرفته، ولی جدای از مشکل قبلیای که داشتم، مشکل دیگهای نمایان شده بود. Notificationها کار نمیکرد! به پیشنهاد دوباره ایمان با رفتن به مسیر Applications and system notifications در System settings و سربرگ Player Setting و تغییر پلیر از حالت پیشفرض به Mplayer (کافیست که در فیلد Player عبارت mplayer وارد شود) این مشکل حل شد، ولی مشکل قبلی همچنان پابرجا بود. (البته ایمان یک پیشنهاد دیگر هم داد که منجر به از دست رفتن کامل صدای سیستم شد، ولی خوب توانستیم دوباره رو به راهش کنیم).
با این توصیفات، دیگر بیخیال این شدم که مشکل به Alsa مربوط شود (چون در واقع من همان موقع هم تنها یک منبع صوتی در حالت اجرا داشتم). در جستجوهای گوگلیام این را کشف کرده بودم که KWordQuiz از Phonon برای پخش صدا کمک میگیرد. از طرفی در راهنمایی که ایمان (باز هم ایمان! نبود چی کار میکردم؟) برای PulseAudio در آرچ نوشته بود (که هنوز هم منتشر نشده) فهمیدم که باید GStreamer را به زور مجبور به استفاده از PulseAudio کنیم.
با توجه به این تجربیات، به جستجوی تنظیماتی که به این گزینهها مربوط شود پرداختم! در شاخه Multimedia و منوی Phonon به بخشی رسیدم که عملا تنظیماتش در گذشته کاری از پیش نبرده بود. ولی در سربرگ Backend متوجه شدم که Gstreamer به Mplayer اولویت دارد. Mplayerای که قبلا هم نتایج خوبی در کار با صدا برایم در بر داشت. اولویت اول را به Mplayer دادم، و دا دا! مشکل حل شد!
نتیجهی کار ایمان فوقالعاده از آب در آمده بود. و آنطور هم که قول داده قرار است همهی ۴۰۰۰ لغت این مجموعه را به صورت فلش کارت آماده کند و به طور روزانه منتشر کند. به نظرم اگر میخواهید تکانی یه زبان انگلیسی زنگ زدهیتان بدهید، این بستههای ایمان را از دست ندهید 😉
نبض سیستمتان در دستان شما
زیاد اهل خوشگل کردن دسکتاپم نیستم. حقیقتش این است که تصویر پسزمینه را هم ممکن است همان که پیشفرض است بگذارم و تغییر ندهم. – نمیدانم، شاید این عادت از همان سیستم قدیمی و ویندوز XP برایم باقی مانده، که برای لود بکگراند غیر پیشفرض جانش بالا میآمد. -.
پس از ارتقا KDE به نسخهٔ ۴،۷ و پیدا کردن این سایت که پسزمینههای فوقالعادهای در خود جای داده (تشکر دوباره از بردیا که در گوپس معرفیاش کرد)، خواستم یکی از معدود پلاسمویدهایی را که استفاده میکنم را دوباره نصب کنم. نتیجه به حدی برایم دلنشین شد که آن را اینجا به اشتراک میگذارم.
Yasp-Scripted را میتوانید از اینجا دانلود و نصب کنید (کار زیاد سختی نیست، باید از سورس اقدام کنید که در فایل INSTALL طبق معمول همه توضیحات داده شده). ولی بسته به سیستمتان بعد از افزودن پلاسموید به میزکار ممکن است نتیجهای نگیرید (که من هم نگرفتم!). موضوع سر فایل. yasp.script که در پوشهٔ خانگیتان میتوانید پیدایش کنید. این فایل کدهای مربوط به نحوه و امکانات نمایش پلاسموید را در اختیار دارد که ممکن است با سیستم شما همخوان نباشد. خوشبختانه تعدادی دیگر از نمونههای این فایل را میتوانید در شاخه yasp_scripts موجود در سورس کد بیابید. گزینههای مختلف را امتحان کنید، احتمالا به نتیجه میرسید. بعد هم میتوانید با توجه به سلیقه و امکانات سختافزاریتان، فایلی که برایتان اثربخش بوده را شخصی سازی کنید.
من نمونهای از این فایل را که برای خودم آماده کردم دز اینجا قرار دادهام که میتوانید دریافت کنید. این فایل را برای CPU چهارهستهای آماده کردهام و بخشهای مربوط به سنسور حرارتش را حذف کردهام (هر چه تلاش کردم نتوانستم به کارش بیاندازم) . ترتیب رنگها هم تنها ترتیب رنگی است که اصولا یادم نمیرود (رنگین کمان) . در کل چیز جالبی در میآید اگر روی یک بکگراند روشن پیاده شود. نمونه میزکار من را در زیر مشاهده میکنید.
پنگوئن کوچولو 20 ساله شد!
بیست سال از تحقق بخشیدن به یک ایده، تحقق بخشیدن به یک طرز فکر موفق، تحقق بخشیدن به یک آرزوی قدرتمند گذشته. بیست سال پیش بود که لینوس ترووالدز اولین نامهی لینوکس یعنی نامهی ( سلام، همهی اونایی که اون بیرون هستید… ) رو نوشت، نامهای از یک برنامهنویس تنبل ولی باهوش، که ایدهی قشنگش تونسته در طول این بیست سال برنامهنویسان زیادی رو از سراسر این کرهی خاکی مجذوب خودش کنه و روز به روز بر قدرت این پنگوئن دوست داشتنی اضافه کنه.
تاریخچهی بیست ساله و پربار لینوکس هم به صورت عکسی آماده کردن که در زیر میبینین، و از قرار تنها سه توزیع بوده که تونسته نقطه عطفی در تحولات این هستهی دوست داشتنی باشه، اسلکور، ردهت، آندروید!
از قرار، قراره که از 17ام تا 19ام آگوست، جشنی به همین منظور توی ونکوور کانادا برگذار بشه (از طرف سایت رسمی) امیدوارم جشن ایرانیاش رو هم ببینیم!
یک مدیاسنتر بی نقص و متنباز، برای همه!
پدیدیهی نهچندان جدید سیستمهای خانگی امروزی مدیاسنترها هستند که عمدهی آشنایی ما ایرانی ها با نسخهای از ویندوز XP است که با پسوند مدیاسنتر به بازار عرضه شد. از مهمترین مزایای این نرم افزارها امکانات کامل چندرسانهایشان است که عمدتا کاربران علاقه مند به این مقوله از کامپیوتر را به خوبی به سوی خود جذب میکنند.
XBMC یکی از این نوع نرمافزارهاست ولی هم رایگان است هم کدباز و صد البته بسیار فراگیرتر نسبت به همتای مایکروسافتیاش. این مدیاسنتر جذاب علاوه بر خدمات مدیای معمول تمامی مدیاسنترها، امکان نشان دادن وضعیت آب و هوا و حتی کدنویسی را هم دارد. علاوه بر اینها، برای این مدیا سنتر امکان استفاده از پلاگین هم قرار داده شده که خودم تا الان از هیچ کدامشان استفاده نکردم و اطلاع خاصی از چندو چون این افزونهها ندارم.
نکته جالب در مورد این نرم افزار این است که علاوه بر اینکه برای پلتفرم های رایج مک، ویندوز و لینوکس اراپه شده نسخه هایی هم برای Apple TV و حتی یک نسخه لایو است که در ادامه راجع به ایدهای دررابطه به این نسخه زنده صحبت می کنیم. (+)
برای نصب این مدیاسنتر در ویندوز کافیست آن را از Source Forge در اینجا دانلود کرده و مثل مابقی برنامههای ویندوزی نصبش کنید، اما برای لینوکس اوبونتو بهتر است یک نگاهی به این لینک در ویکی اوبونتو فارسی بیاندازید که برای نصب این نرم افزار تا نسخهی 9.04 اوبونتو یا همان Jaunty آموزش خوبیست. ولی اگر کلهتان مثل من بوی قورمه سبزی میدهد و میخواهید این نرم افزار را در Karmic نصب کنید نمی توانید طبق معمول فقط نام توزیع خود را در آموزش ذکر شده در ویکی عوض کنید و کار را ادامه دهید چون این مخازن برای Karmic را باید از این آدرس در لانچپد بیابید، پس این مخازن را به لیستتان بیافزایید:
deb http://ppa.launchpad.net/team-xbmc-svn/ppa/ubuntu karmic main
deb-src http://ppa.launchpad.net/team-xbmc-svn/ppa/ubuntu karmic main
و برای نصب کلید شناسه هم از این دستور استفاده کنید :
sudo apt-key adv --keyserver keyserver.ubuntu.com --recv-keys 64234534
و به هر روشی که دوست دارید بسته های xmbc و xmbc-standalone را نصب کنید و از این مدیاسنتر لذت ببرید.اما موضوع دیگری که به نظرم خیلی جالب آمد این بود که در صفحه اول سایت مربوط به این نرم افزار مطلبی از زبان یک کاربر نوشته (+) که در مورد سیستم htpc خودش چیزهای جالبی گفته، ایشان میگویند که » وقتی سیستم HTPC شرکت Asrock رو که به صورتی خیلی شکیل کیس شده و دارای یک اپتیکال درایو هست وهمچنین دارای یک آداپتور برای تبدیل HDmi به Dvi هم هست به LCD 37 اینچیشون نصب کردن و در حال تست بودن ( البته این سیستم به صورت پیشفرض با ویندوز ویستا اراپه میشه ) متوجه شدن که صدای خروجی از این سیستم نسبتا پایینتر از صدای خروجی از XBoxشون بوده، ایشون هم یک نسخه از مدیاسنتر لایو XMBC دانلود کرده و سیستم را از پورت USB بوت می کنند و از این مدیاسنتر که بر روی اوبونتوی عزیز سوار شده بود لذت بردن و از صدای بلندتر و بهتر کارت صوتشون بهره بردن.»در کل ایدهی جالبی به نظر میاد که HTPC را اینچنین بوت کنیم، و از نظر یکی از دوستان هم چون این نوع سیستمها در همه جا در دسترس نیستن میشه از یک XPC به همراه یک مانیتور LCD بهره گرفت و از این نرمافزار بهره برد.
تجربه بهروز رسانی اوبونتو به نسخه کارمیک
این مطلب هیچگونه جنبه آموزشی ندارد و فقط برای ثبت تجربیاتم نوشته شده است.
هنوز بیست و اندی روز دیگر باقی مانده تا کانوکیال نسخهی 9.10 اوبونتو ملقب به کارمیک کوآلا را منتشر کند (+)، ولی طبق معمول گذشته نسخهی آزمایشی کارمیک برای دانلود قرار داده شده، ما هم به وسوسهی سرعت بالاتر و نرم افزارهای جدیدتر راغب به آپگرید به این نسخهی آزمایشی شدیم. البته با توجه به اینکه خود اوبونتو این کار را پیشنهاد نمیکرد.
برای به روزرسانی کار زیادی لازم نیست، فقط در ترمینال یا کنسول تایپ می کنیم update-manager -d و خود اوبونتو همه کارش را انجام میدهد و اگر لازم باشد چند سوال میپرسد. حجم به روزرسانی با توجه به بستههای نصب شده روی هر سیستم متفاوت است ولی به طور معمول به حجمی بیش از 700 مگابایت دانلود نیاز دارد. و پس از دانلود هم پروسهی نصب بسته ها چیزی حدود نیم ساعت طول می کشد و پس از آن کار تمام است.
برای من بهروز رسانی اینقدرها هم آسان نبود، بار اول از میزکار KDE اقدام به بهروزرسانی کردم که متاسفانه بعد از اینکه همه چیز عادی به نظر می رسید به محض اینکه من فایرفاکس را باز کردم صفحه به هم ریخت و بعد از ریبوت دیگر گراب هم کار نمی کرد.
ولی بار دوم و پس از نصب دوباره سیستم، مشکل جور دیگری بروز کرد، این بار پس از نصب و بهروز رسانی به نسخه جدید همه چیز کار می کرد ولی علاوه بر اینکه در منوی گراب خبری از نسخهی جدید هستهی نصب شده لینوکس نبود، صدا هم نداشتم. برای رفع مشکل صدا به این آدرس رفتم، و فهمیدم که مشکل صدا به دلیل این است که در هنگام به روز رسانی بسته های ALSA به اشتباه نصب شده، که برای رفع این مشکل روشهایی در این صفحه نشان داده شده که متاسفانه کار نمیکرد، تصمیم گرفتم که درایور ALSA را دوباره نصب کنم و طبق این آموزش پیش رفتم ( که البته مربوط به نسخهی درایور مورد نیاز من بود) که در مرحلهی آخر دستور make install با ممشکل نبود هدرهای لینوکس روبرو بود با کمی جستجو به این فکر کردم که شاید مشکل از این است که گراب هنوز هم مرا با هستهی قبلی به اوبونتو آورده به همین دلیل از ابزار synaptic برای حذف کرنل قبلی و ریاینستال هستهی جدید استفاده کردم و بعد از راهاندازی دوباره دیگر گراب نمیتوانست حتی با هستهی قبلی هم مرا بالا آورد، بنده خدا حق هم داشت چون آدرس های کرنل جدید به گراب شناسانده نشده بود، تصمیم گرفتم که با استفاده از CD Live اوبونتو منوی گراب را بازیابی کنم، بعد از انجام دستورات این صفحه کار به جایی نبردم برای این که در حقیقت این دستورات برای کاری نبودند که من می خواستم.
با ترمینال به آدرس boot/grub/menu.lst البته در شاخهای که روی سیستمم نصب بود نه شاخهی Live رفتم، و صد البته به عنوان کاربر ریشه تا توانایی اجرای تغییرات را داشته باشم.
با مطالعهی راهنماییهای موجود در این فایل چیزهای زیادی میتوان یاد گرفت. اما حقیقتش در بعضی جاها شدیدا مرا گیج میکرد. به خطوط پایینی فایل رفتم و فقط در جاهایی که نسخهی کرنل 2.6.28-15 ذخیره شده بود را به 2.6.31-11 تغییر دادم، البته از نتیجهی کارم مطمپن نبودم.
بعد از ریبوت سیستم با سلامتی کامل لود شد و حتی کارت صدا هم به درستی کار می کرد. این به روز رسانی کمی دردو خونریزی داشت ولی خوب چیزهایی یادم داد.
پینوشت : نسخهی گراب در کارمیک آزمایشی هنوز 1.5 است و برای به روز رسانی به 2 باید جداگانه نصب شود.
نصب kde 4.3 در اوبونتو و حل یک مشکل احتمالی
راجع به بحث میز کار و از اینجور مباحث مربوطه اگر خواستید اطلاعاتی کسب کنید و بفهمید که اصلا چی هست از این لینکها استفاده کنید : (+) , (+) , (+)
ما می خواهیم میز کار kde نسخه 4.3 که آخرین نسخه ی معرفی شده است را به اوبونتویمان اضافه کنیم , نکته اینجاست که برای اضافه کردن kde فقط کافیست در ترمینالمان بنویسیم sudo apt-get install kubuntu-desktop
همین . تمام شد ! ولی نسخه ای که در اینجا داریم قدیمیست , چون اوبونتو نمی آید هر برنامه ی تازه ای را مستقیم به مخازن رسمی اش انتقال دهد , این نسخه 4.3 در مخازن رسمی اوبونتو 9.10 موجود خواهد بود , از طرفی kde در فاصله ی دو نسخه ی گذشته تغییرات قابل توجهی داشته , ما هم که می خواهیم آخرین نسخه را داشته باشیم از منبع معتبر فارسی زبان kde یعنی اینجا کمک می گیریم , آموزش به قدری خوب نوشته شده است که به شما علاوه بر نصب آخرین نسخه kde یاد می دهد که چگونه آخرین نسخه نرم افزارها را روی اوبونتویتان نصب کنید .
پس از یاد گیری و نصب kde ممکن است یک اشکال کوچک رخ دهد , این اشکال نصب نشدن درست بسته ی kubuntu-docs است . توجه کنید که اگر از نسخه ی قبلی kde به نسخه ی جدید ارتقا دهید مشکلی پیش نمی آید ولی اگر بسته ی نصب شده در همین ارتقا را هم reinstall کنید دوباره بسته ها مشکل دارند … دیروز خلاصه موفق شدم این مشکل را برای خودم حل کنم , راجع به روش حل به قدر کافی در انجمن kde فارسی توضیح داده ام ,شما هم می توانید با مراجعه به این انجمن مشکلتان را حل کنید.
مفصلتر اوبونتو نصب می کنیم …
خوب … تا اینجا گفتم که چرا می خواهم لینوکس یاد بگیرم و این که چه توزیعی را و به چه دلیلی انتخاب کرده ام … اگر این حس کنجکاوی شما را هم وسوسه می کند پس این مقاله را ادامه دهید … وگرنه جان من ادامه دهید چیزی از دست نمی دهید 😀 …
هدفمان نصب اوبونتو 9.04 در کنار ویندوزیست که سالهاست در کامپیوترمان جا خوش کرده … دلیلش هم روشن است … چون نمی خواهیم که موقعیت خودمان را در امور کامپویتریمان بی خودی به خطر بیاندازیم … آخر حالا که درست و حسابی اوبونتو یاد نگرفته ایم که بتوانیم هر چه می خواهیم را رویش انجام دهیم … تازه برای ما معتادان ویندوز همیشه بودن یک نسخه از ویندوز کنار لینوکسمان الزامیست ( البته در کامپیوتر شخصیمان ) …
برای رسیدن به هدفمان به اندازه کافی و وافی دوستان بلاگنویسمان آموزش داده اند … من هم می خواهم با استناد به همان مقالات , یک آموزش بروزتر , تمیزتر و حرفه ای تر اراپه کنم … پس قبل از هز چیز بخوانید مقاله جادی بزرگ را با عنوان : طریقه ی نصب گنو / لینوکس پارسیکس در کنار ویندوز ایکس پی … ( خوب حتما می گویید ما که می خواستیم اوبونتو نصب کنیم این چه ربطی به پارسیکس دارد ؟ … دلیل این که این مقاله را انتخاب کردم این است که دوست بزرگوارم جادی به نکات مهمی همچون بک آپ گیری و دفراگ کردن هارد دیسک در ویندوز به خوبی اشاره کرده ) پس خواندن این مطلب علاوه بر این که آگاهیتان را نسبت به روش نصب پارسیکس بالا می برد فواید فراوانی برای نصب دبگر توزیعات هم دارد …
نکته ی مهم بعدی که باید در موردش بدانیم این است که پارتیشن بندی از نوعی که ما در ویندوز با آن آشنا بودیم در گنو / لینوکس معنایی ندارد … پس برای آشنایی با این مفهوم جدید پارتیشن بندی مقاله ی جامع و کامل : پارتیشن بندی مناسب برای نصب توزیع گنو / لینوکس را از ویکی اوبونتو ی فارسی معرفی می کنم … نکته ی مهم این مطلب این است که بهمان یاد می دهد در صورت داشتن پارتیشن جداگانه برای شاخه ی /home در صورتی که در دفعات بعدی اقدام به نصب گنو / لینوکسمان کنیم نیاز به تنظیم دوباره ی آن نخواهیم داشت …(** نکته ای که متاسفانه در بیشتر آموزشهای اینچنینی مورد توجه قرار نگرفت **)
و سر انجام آخرین مطلب مهم از دوست عزیزم رضا مقدری در وبلاگ آپدیت بلاگ ( که مدتی هست پیدایش نیست ) : راهنمای قدم به قدم و مصور نصب اوبونتو به صورت Dual boot در کنار ویندوز XP … فقط چند نکته ی کوچک می ماند که در زیر بیان می کنم و لطف کنید تا تمامش نکرده اید اقدام به نصب اوبونتویتان نکنید …
1- توجه داشته باشید که در مقاله ی آخر و در هنگام تنظیمات پارتیشن نصب علاوه بر پارتیشن Swap و پارتیشن با Mount Point : / (روت) بیشتر حجمی که برای بخش گنو / لینوکسی کامپیوترتان اختصاص داده اید را به پارتیشنی با Mount Point = /home اختصاص دهید … از مزایای این کار به قدر کافی هم خودم گفته ام و هم در مقاله ی دوم گفته شده …
2- نوع پارتیشن هایتان را به جای ext 3 که در آموزش نصب ذکر شده به آن اشاره شده ext 4 بگذارید که سیستم فایل جدیدیست و در زمان نوشتن آن مقاله ی نصب هنوز اراپه نشده بود …
3- در مطلبی که برای نصب اوبونتو به آن اشاره کردم دوست عزیزم اوبونتوی 8.10 را نصب می کنند ولی نسخه ای که من به شما پیشنهاد داده ام 9.04 است که آخرین نسخه ی پایدار اراپه شده تا الان است … روش نصب شاید در بعضی جاها فرق کند … ولی این تفاوت آن قدرها چشمگیر نیست و در مجموع کار شما را آسانتر کرده … این یک مقدار استقلال برایتان لازم است که کم کم قرار است با کامپیوترتان کلنجار بروید تا رامش کنید …
4- دوستان لطف کنید بعد از نصب اوبونتو را آپگرید کنید … اینکار اینقدر ساده است که نیاز به گفتن ندارد … خود اوبونتو همه کار را می کند و شما فقط زحمت تماشا کردن را می کشید …
5- همانطور که حتما تا حالا متوجه شدید باید برای کار کردن راحت با اوبونتو یک خط اینترنت پر سرعت ! داشته باشید ( آن علامت تعجب را که جریانش را می دانید ؟ ) برای دوستانی که هنوز از خطوط دایل آپ استفاده می کنند باید بگویم که بهتر است از توزیعات دیگر لینوکس استفاده کنند … ( بعدا در این مورد هم خواهم نوشت )
و در آخر لینک دانلود گنو / لینوکس اوبونتو … آخرین نسخه و فروشگاه سی تو برای خرید آنلاین این توزیع , و همچینین دریافت رایگان آخرین نسخه ی این توزیع ( در ایران پشتیبانی می شود)