آی پد اپل در بازار ایران
آی پد محصول جدید و جنجالی اپل که انتقادهای زیاد و به جایی را به همراه داشته (+)(+)، انگار به بازار ایران هم راه پیدا کرده. اما اینبار هم طبق معمول گذشته قیمتها نجومیتر از قیمت فروش شرکت اپل، آن هم خیلی!
دیجیکالا که رسما یکی از بزرگترین فروشگاههای اینترنتی داخل کشور است این محصول اپل را با قیمتی برابر با یک میلیون و صدو نود هزار تومان برای مدل WiFi 32GB به فروش میرساند (+). حال این که همین محصول در آمریکا به قیمت 599 دلار (یعنی حدود 6065474 تومان به ازای دلاری 10126 تومان که قیمت امروز این ارز است ) عرضه میگردد (+).
حال تراژدی از آنجا شروع میشود که شما نه تنها برای داشتن این محصول 32 گیگابایتی مبلغی بیش از نسخهی 64 گیگابایتی میپردازید، بلکه مبلغ پرداختیتان از آنچه برای 64 گیگابایتی با قابلیت استفاده از شبکه 3G هم که قرار است در هفتم ماه می عرضه شود بیشتر است، یعنی محصولی که 829 دلار ارزش دارد.
حال اگر جزو مرفهین بیدرد جامعه هستید و یک و دو دهم میلیون تومان پول خرد در جیبتان سنگینی میکند میتوانید این محصول رویایی اپل را که فقط میتواند از شبکه Wi-Fi 802.11a/b/g/n به اینترنت متصل شود خریداری کنید و از آنجایی که این شبکه مثل نقل و نبات در ایران فراوان است برای پز دادن از آن استفاده کنید.
قطعی اینترنت کشور همچنان ادامه خواهد داشت
چند روزی است که قطعیهای پیاپی اینترنت و سرعت بسیار پایین شبکه کاربران را کلافه کرده. در رسانهها اعلام شده بود که این قطعی حداکثر تا امروز خواهد بود، ولی انگار این قضیه سر دراز دارد.
مشکلاتی که هماکنون شاهد آن هستیم طبق گفتهی سایت ارتباطات زیر ساخت در مسیری 20 هزار کیلومتری از کابل SMW 4 رخ داده و احتمالا قطعیها به نقل قول از DU اپراطور این کابل به جای 5 روز بین یک هفته تا ده روز ادامه خواهد داشت. که این مشکلات به صورتهایی مانند قطعی اینترنت به صورت کامل در پاکستان و یا افت سرعت اینترنت در ایران روی میدهند.
همچنین اطلاعاتی در ویکیپدیا در رابطه با این کابل پیدا کردم که در نوع خود جالب است. کابل SMW 4 با طول تقریبی 18800 کیلومتر ( که نمیدانم چرا در سایت ارتباطات زیر ساخت ذکر شده که قطعی در مسیری 20 هزار کیلوتری یعنی 1200 کیلومتر بیشتر از طول واقعی کابل رخ داده ) از کشورهای : سنگاپور، مالزی، تایلند، بنگلادش، هند، سریلانکا، پاکستان، عمارات متحده عربی، عربستان، سودان، مصر، تانزانیا و فرانسه عبور کرده، یعنی عملا ایران از یکی از انشعابات این کابل استفاده میکنه! برای دیدن این مسیر میتوانید به تصویر زیر رجوع کنید:
خوب انگار بلایای طبیعی برای اینترنت کشور همچنان دست بردار نیست و حالا حالاها ادامه داره. واقعا مسئولین کشور کی میخوان به فکر مسیرهای مطمئنتری برای اینترنت کشور باشن. در ضمن از قرار ما به غیر از این کابل از دو کابل دیگه هم استفاده میکنیم که کاراییشون همین الان هم معلومه. به امید بازگشتن وضع عادی به اینترنت کشور.
تراژدی زبان فارسی در وب
متاسفانه از همان بدو ورود کامپیوترها، زبان فارسی با مشکل مواجه بوده! و این مشکل هم دقیقا بر میگردد به شباهتش به رسمالخط زبان عربی است.
برای شروع داستان پیشنهاد میکنم این مقاله از سایت دانشگاه شریف را بخوانید: « فاجعهی وب فارسی و یا چرا فیزیک با فیزیک فرق دارد؟ ». اصل داستان بسیار ساده است، اما از آنجا که اصول به طور کامل رعایت نمیشوند، تنها توانستهاند دوگانگیها را بیشتر کنند. از آنجا که حتی دانشجوهای رشتهی کامیوترمان هم تایپ را در حد اکابر نمیدانند این موضوع دردناکتر میشود!
از طرف دیگر با توجه به تلاش مسئولین، که به هر نحوی سعی دارند که کلمات وارد شده از زبانهای غربی را از فارسی خارج کنند ولی هیچ تلاشی برای نمونههای عربی نمیکنند و یا حتی دست به نوعی فرهنگسازی برای اجرای درست رسمالخط فارسی در برنامههایشان ندارند، باز هم این جامعهی پویای وب فارسی است که باید دست به این فرهنگسازی بزند. خوشبختانه تا اینجای کار بلاگرهای با تجربه و تمامی کاربران نور چراغ خوردهای! که به نحوی به تولید محتوا در وب فارسی مشغولند سعی میکنند به این اصول پایبند باشند که دلیل عمدهاش بر میگردد به سری مطالب « غلط ـــــ نامه » وبلاگ خوابگرد که به کاربردیترین نحو ممکن در چند ارسال این قوانین را مرور کرده. به همهی تازه واردان حوزهی وبلاگنویسی پیشنهاد میکنم حتما این مطالب را بخوانند.
اما مشکل بعدی بر میگردد به استاندارد فارسی صفحه کلید ویندوز! در توزیعات گنو / لینوکس این مشکل مدتهاست که به بهترین نحو ممکن حل شده. ولی مایکروسافت هنوز هم تلاشی در این زمینه انجام نداده و همان استاندارد قدیمی را اجرا میکند. لایوتهایی هم که در سطح وب پراکنده شدهاند نیز تماما کامل نیستند، مخصوصا این نوعی که خودشان به صورت اتوماتیک همهی مراحل را انجام میدهند. یکی ویرگول ندارد آن یکی هم حرف « پ » را هنوز در جای قدیمیاش میچسباند! اما بهترین لایوتی که استفاده کردم که دقیقا شبیه نسخهی لینوکسی عمل میکند مربوط میشد به این روش که بر پایهی لایوت فارسی وب شریف نصب میشد.
این لایوت مسخرهی استفاده شده توسط مایکروسافت بحران را تا حدی پیش برده که حتی شرکتهای وطنی تولید کنندهی کیبورد هم کلیدها را جابجا چاپ میکنند و بیشتر به این گمراهی دامن میزنند. تا به حال فکر کنم فقط کیبورد فراسی شرکت فراسو باشد که کلیدهای فارسی را در جای درست چاپ کرده که آن هم بیشتر به درد عمهی گرامشان میخورد چون چاپ انگلیسی روی کیبورد ندارد!
تا اینجای کار به کنار اما موضوع اصلی بحثم بر میگردد به دو پروژهای که در وب فارسی شروع به کار کردهاند که واقعا از طراحانشان از همینجا تشکر میکنم. اولی وبسایت رسانهساز است که جدای از اینترفیس کور کنندهاش -یه خاطر آن خط آریال کذایی در ویندوز! – مطالب مفید و بسیار کاربردیای در زمینهی تولید محتوای فارسی در وب ارائه کرده، و از طرفی سعی کرده کاربران را با نرمافزارهای آزاد مورد استفاده در این عرصه آشنا کند که در نوع خود کاری قابل ستایش است.
پروژهی بعدی که انتظار دارم بیشتر از این پیشرفت کند، ولی در همین حدش هم در وب فارسی وجود نداشت پروژهی استاندارد سازی وب پارسی است که پایگاههای فارسی ثبت شده را از نظر استانداردهایی مورد بررسی قرار میدهد و در پایان با ارائهی امتیازاتی رتبه بندی میکند. در ضمن کتابی هم توسط این پایگاه منتشر شده که اطلاعات مفیدی در رابطه با استانداردسازی دارد (+).
این همه گفتم این را هم در پایان اضافه کنم که خیلی وقت است روی دلم سنگینی میکند! پایگاه زیرنویس فارسی در بخش دانلودش برای قسمت نظرات قانون گذاشته که حتما فینگیلیش یا انگلیسی تایپ کنید! در صورتی که از تایپ فارسی استفاده کنید حذف خواهد شد! (+) توجه کردید؟ یکی از پایگاههایی که باید این اصول اولیه را بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار دهد این چنین رفتاری دارد. حالا اگر باز خواسته بود فقط به انگلیسی بنویسیم یک بحث جدایی بود که زیاد هم بد نبود ولی این زبان فینگیلیش که قاتل بالفطرهی رسمالخط فارسی است اصلا قابل تحمل نیست.
موسیقی در وب فارسی
بخش جدایی ناپذیر وب همانا سایتهایی هستند که در زمینهی اشتراک موسیقی فعالبت میکنند. این نمونه از سایتها در وب فارسی هم کم نیستند و حتی به رده بندی برترین سایتها وب فارسی به گفتهی Alexa راه یافتهاند(+).
اما در این میان نکتهای که زیاد به چشم میآید کیفیت بیش از اندازه پایین این سایتهاست. سایتهایی که عمدتا شبیه به هم هستند و در بیشتر مواقع تنها تفاوتشان تم CMS شان است.
بگذارید به چند نکته از مشکلات این سایتها که دیگر امروزه در میان استانداردهای وب جایی ندارند اشاره کنم:
رعایت نکردن کپی رایت/ حتی از خودی: بارها و بارها پیش آمده که به چند سایت مختلف از این دست سر زدهام و تمامی پستهای صفحهی اولشان شبیه هم بوده, تا جایی که حتی عکس مربوط به آهنگها را هم از روی سایتهای همکارشان کپی میکنند. در واقع در این حوزه دو- سه سایت هستند که آهنگها را تهیه میکنند و مابقی سایتها نقش آینهی آنها را بازی میکنندد.
رعایت نکردن کپی رایت موزیسنها: افراط بیش از حد در این زمینه باعث به فساد کشیده شدن صنعت موسیقی شده, تا جایی که کاربران دیگر واقعا نیازی ندارند که آلبومها را با کیفیتی نامطلوب – به دلیل صرفهجوییهای بیش از اندازه کمپانی ها برای کم کردن قیمت – خریداری کنند. کافیست چند روز منتظر بمانند تا در سرورهای مختلف امکان دانلود بیایند.
طراحیهای غیر حرفهای صفحهی اول سایت: استفاده از CMS های بر پایه PHP که عمدتا Nuke و Fusion هستند و قالبهای پیشفرض آنها دیگر واقعا قدیمی شده. ساختار این CMS ها جدای از پیشرفتی که در این سالها داشتهاند واقعا سنگین هستند و برای کاربران ایرانی که کیفیت اتصالشان معلوم است, واقعا زجرآور. از طرفی دیگر استفادهی افراطی از عکسها و بنرها در سایزهای بزرگ در جاهای مختلف سایت نیز سرعت لود صفحات را به میزان زیادی کاهش میدهد.
توجه کنید که گفتم CMS های قدیمی بر پایهی PHP و نه ابزارهای جدید همچون وردپرس عزیز.
نداشتن آرشیو مناسب و مطابق با استاندارد SEO : در دسترس نبودن آرشیو سالم از سایت و خراب بودن عمدهی لینکهایی که بر روی سرورهای رایگان قرار دارند و همچنین مرتب نبودن آرشیو موضوعی سایت و فقدان تگهای مناسب همه و همه باعث دوری این سایتها از استانداردهای SEO و نعمات باد آوردهی آن میشود.
استفادهی افراطی از آدرس سایت در فایلها: فایلی را دانلود میکنید که در اسمش آدرس سایت هک شده. میخواهید از آرشیو ( فشرده ) خارجش کنید رمز میخواهد که همان آدرس سایت است. آهنگ را اجرا میکنید و در تمامی تگهای MP3 اعم از نام خواننده. آلبوم و … آدرس سایت را میبینید. این کار به جای اینکه تبلیغ باشد باعث آزردگی کاربر میشود و فحشهایی را روانهی صاحب سایت میکند. احترام گذاشتن به تگها در فایلهای صوتی باعث میشود که کاربران راحتتر بتوانند موزیکهایشان را آرشیو کنند.
نداشتن یک فید درست درمان: در زمانهای که همه میخواهند با راحتترین روشها به اطلاعات دسترسی داشته باشند , فیدها اهمیت زیادی یافتهاند. اما عمرا نمیتوانید در یکی از این سایتهای موسیقی یک فید درست و کامل بیابید. در نود درصد مواقع فید فقط حکم خبر رسان را برایتان بازی میکند و شما موظفید که دوباره به سایت رجوع کنید تا لینکهای دریافت را رویت کنید.
رعایت کردن این اصول کار چندان سختی نیست و در تمامی موارد هم به نفع کاربران است و هم به نفع وبمسترها. اما شاید بیاطلاعی از این امکانات و ابزارهاست که تاکنون کمتر سایت حرفهای در این زمینه را میبینیم که آنها را رعایت میکند. امیدوارم در آیندهای نزدیک سایتهای قدرتمندتر و بهتر در این زمینه شروع به کار کنند تا وب فارسی هم در این زمینه دچار عقب ماندگی نشود.
آیا با ورود ابزارهای اجتماعی وبلاگها میمیرند؟
بحثی که این روزها در خیلی از محافل گیکانه رونق دارد این است که با رویش شبکههای اجتماعی همچون توییتر و فیسبوک و فرندفید آیا وبلاگنویسی جایی در این میدان خواهد داشت؟ آیا اصلا این نوع نوشتار چند پاراگرافی باز هم خواننده خواهد داشت ؟ آیا با گسترش وب 2 دیگر جایی برای این رسانه هست؟
در واقع به نظر بنده وبلاگها در کنار این شبکههای اجتماعی است که به جایگاه خود در اینترنت میرسند. فراموش نکنیم که شروع وب 2 از ورود وبلاگها به اینترنت صورت گرفت.
بلاگها پس از ورود این نوع شبکهها در واقع به سوی تخصصی نویسی پیش میروند و کمتر شاهد هرزنویسیهای سابق در میانشان هستیم. توجه داشته باشید که هیچ یک از زادههای نوین وب دو نمیتوانند در ردهی تولید محتوا به رغابت با وبلاگها برخیزند. بلاگها با توجه به قدرت بالا در آرشیو مطالب و همچنین سادگی کار کرد و مدیریت آنها و صد البته امکان دریافت بازخورد ابزار خوبی برای اطلاع رسانی و اشتراک مطالب به حساب میآیند.
از طرفی وبلاگنویسی حرفهای همچنان که در بسیاری از کشورهای غربی میبینیم میتواند به یک منبع درآمد حرفهای برای وبلاگنویسان تبدیل شود. شغلی که به نظر من یکی از شیرینترین شغلهای عالم است -البته سختیهای خودش را هم دارد -.
نکتهی مهم دیگر این که ساختار وبلاگها به خبرنگاری شهروندی که یکی از حوضههای مهم علم اطلاع رسانی است بسیار نزدیکتر است و همانطور که دیدیم در اتفاقات سال گذشتهی کشورمان با چه قدرتی سعی به جریان آزاد اطلاعات داشت. در واقع این نوع خبرنگاری به دور از فضای خشک رسانههای دیگر در آینده میتواند به یکی از مطمئنترین رسانهها تبدیل شود. با توجه به اینکه فشار دولتها را روی دوش خود احساس نمیکند.